اولین کار و عمل در حج و عمره
احرام یعنی نیت و اراده انجام مناسک،برای عمره در طول سال می توان احرام بست،اما برای حج باید در ماه های حج یعنی (شوال و ذی القعده و دهه اول ذی الحجه ) احرام بست.
احرام به معنای منع کردن و بازداشتن است. معنای دیگر این واژه درآمدن به حریمی است که هتک حرمت آن روا نیست.
کسی که برای حج یا عمره احرام بسته است از کارهایی باید اجتناب نماید که به آنها محرمات احرام گفته میشود.
پس مقاربت نمودن، بوسیدن و دست بازی کردن، و نگاه از روی شهوت بلکه هر نوع لذّت جنسی بردن و کامجویی کردن بر محرم حرام است هر چند که آن دیگری در احرام نباشد.
همچنین، مقاربت کردن در حال احرام اگر از روی علم و عمد باشد علاوه بر کفاره، در بعض صور سبب بطلان حج نیز میشود.
آنچه که گفته شد اگر از روی جهل به حکم یا از روی غفلت یا فراموشی انجام بگیرد حج به واسطه آن باطل نمیشود و کفارهای هم بر او نیست.
هرچند آن دیگری در احرام نباشد. و بین عقد دائم و عقد موقت ظاهرا فرقی نیست.
یعنی تلاش نمودن برای خروج منی، چه با دست باشد یا غیر آن، به هر وسیله و روشی که باشد حتی با خیال آوردن یا ملاعبه، با همسر یا دیگری؛ پس اگر به واسطه آن منی بیرون آید یک شتر به عنوان کفاره واجب است. و به احتیاط واجب در مواردی که مقاربت موجب بطلان حج است، استمناء هم مبطل میباشد.
از قبیل مشک، زعفران، کافور، عود و عنبر، هر نوع استفادهای که باشد، رنگآمیزی، مالیدن و بخور دادن، بر بدن باشد یا لباس.
همچنین پوشیدن چیزی که بوی عطری دارد جایز نیست هر چند که قبل از احرام به آن عطر زده باشند.
خودداری کردن از ریاحین یعنی هر گیاهی که دارای بوی خوش و عطر است، واجب میباشد، مگر بعضی از انواع آنها که صحرایی است و در مناسک آمده است.
در حال احرام خرید و فروش عطریات و نگاه به آنها اشکالی ندارد لیکن اجتناب از بوئیدن آنها واجب است بجز استشمام عطری که در بازار عطرفروشها بین صفا و مروه است و استثناء شده و استشمام آن جایز است.
سیاهی که در آن زینت باشد هر چند قصد زینت را نکند.
و به احتیاط واجب از مطلق سرمهای که دارای زینت است باید اجتناب گردد بلکه اگر دارای بوی خوش باشد بنا بر اقوی حرام میباشد. و حرمت آن نیز اختصاص به زنها ندارد بلکه بر مردان هم حرام میباشد.
سرمه کشیدن از روی ناچاری جایز است.
صرف سرمه کشیدن کفاره ندارد، ولی اگر دارای بوی خوش باشد به احتیاط واجب کفاره دارد.
در آن فرقی بین زن و مرد نیست.
لیکن کفاره ندارد اما بعد از نگاه کردن مستحب است که تلبیه بگوید.
به احتیاط واجب کسی که قصد زینت و آراستن خویش ندارد نیز از نگاه کردن در آئینه اجتناب کند.
نگاه کردن به اجسام صیقلی و به آب صاف که اشیاء در آن دیده میشود اشکال ندارد. و عینک در صورتی که زینت باشد جایز نیست و الا اشکالی ندارد.
و آن فقط دروغ نیست، بلکه شامل فحش دادن و فخر نمودن به دیگران هم میشود.
در فسوق کفاره نیست، اما مانند هر گناه دیگر توبه کردن از آن واجب است، البته کفاره دادن مستحب میباشد، هر چیزی که باشد؛ ولی بهتر آن است که گاوی را ذبح کند.
جدال یعنی: در مقام اثبات یا نفی چیزی، گفتن «لا و اللّه» و «بلی و اللّه» و هر چیزی که به زبانهای دیگر به معنای آن است.
اگر قسم به لفظ جلاله «اللّه» یا مرادف آن باشد جدال میباشد؛ اما سوگند به غیر خدای متعال از مقدسات ملحق به جدال نیست؛ و به احتیاط واجب سایر نامهای خدای متعال مانند رحمان و رحیم و خالق آسمانها و مانند اینها به لفظ جلاله ملحق است و قسم به آنها جدال میباشد.
قسم خوردن به لفظ جلاله و مانند آن برای شخصی که برای ثابت کردن حق یا باطل کردن باطلی ناچار از آن است، جایز میباشد.
همچنین است حیواناتی که در بدن دیگر حیوانات میباشند.
انداختن این حیوانات از بدن و انتقال دادن آنها از جایشان به جایی که از آن میافتد نیز جایز نمیباشد بلکه به احتیاط واجب انتقال دادن آنها به جایی که در معرض سقوط میباشند هم جایز نیست. بلکه احوط اولی آن است که از محلی که در آن محفوظترند به جایی دیگر انتقال ندهند.
اما اگر برای زینت نباشد بلکه برای استحباب یا خاصیتی که در آن است دست کنند، اشکالی در آن نیست.
و احتیاط آن است که حنا را نیز برای زینت استعمال نکند، بلکه اگر حنا زینت محسوب شود احتیاط ترک آن است اگر چه به قصد زینت نباشد، بلکه حرمت در هر دو صورت، خالی از وجه نیست.
کسی که قبل از احرام حنا بسته است چه به قصد زینت یا غیر آن، و چه اثرش تا زمان احرام باقی بماند یا نماند، مانع ندارد.
هرچند دارای بوی خوش و عطر نباشد؛ بلکه مالیدن روغنی که عطر و بوی آن تا وقت احرام باقی میماند قبل از احرام نیز جایز نیست.
روغن مالی در حال ضرورت و ناچاری بی اشکال است، و همچنین است خوردن روغنی که عطر و بوی خوش ندارد.
به هر اندازه و به هر نحو و از هر کجای بدن خود یا هر کس دیگر که باشد؛ زیاد یا کم، حتی یک مو از سر و ریش و بقیه بدن چه با تراشیدن یا کندن یا غیر آنها، چه مو را از خود ازاله کند یا از غیر خودش گرچه آن دیگری در حال احرام نباشد.
ازاله مو به جهت ضرورت و از روی ناچاری مانند جلوگیری از شپش و اذیت رساندن مو به چشم، اشکالی ندارد، همچنین است حکم افتادن مویی که در حال وضو یا غسل، بدون قصد میافتد.
گرچه با خاراندن و خراشیدن یا مسواک باشد، ولی بیرون آوردن خون از بدن دیگری مثل کندن دندان یا حجامت او اشکال ندارد، همان طور که خون بیرون آوردن از بدن خویش در وقت ناچاری و از روی نیاز بلااشکال است.
با هر وسیلهای از قبیل قیچی و چاقو و مانند اینها که باشد فرقی نمیکند. و احتیاط واجب آن است که ناخن را با دندان و مانند آن نیز نگیرند.
حتی اگر کندن دندان سبب خون آمدن نشود نیز بنا بر اجتیاط باید ترک شود.